روزانه نوشت
افـــــــــکــــار روزانــــه ی مـــــــــــنروزانه نوشت
افـــــــــکــــار روزانــــه ی مـــــــــــندرباره من
هیــــچکس با من نیست !...مانده امــ تا به چه اندیشــه کنمــــ...مانده امــ در قفس تنهایی...در قفس میخوانمــــ... چه غریــبانه شبیــــ ست... شبــــ تنهــــایی من!...ء
حالا یه شهر خوجمل که خیلی دوسش میدارم :
تــو را دوســـــت ندارمـــــــ !!!
تو را دوست ندارم نــــه دوستت ندارم!
اما هنگامی که نیستی
غمگـــینم!
تو را دوست ندارم!
اما نمیدانم چــرا ....
آنچه میکنی در نظرم بی همتا جلوه میکند!
و بارها در تنهایی از خود پرسیده ام
چرا آنهایی که دوستشان دارم
بیشتر شبیه تو نیستند ...
تو را دوست ندارم!
اما هنگامی که نیستی
از هر صدایی بیـــــزارم
حتی اگر صدای آنانی باشد که دوستشان دارم
زیرا صدای آنها
طنین آهنگین صدایت را در گوشم میشکنند!
تو را دوست ندارم!
اما چشمان گویایت
بیش ازهر چشم دیگری بین من و آسمان آبی قرار میگیرد...
آه میدانمــــ که دوستت ندارم
اما افسوس دیگران دل ساده ام را
کمتر باور دارند
و چه بســـا به هنگام گذر
میــبینم که بر من میخندند
زیرا آشکـــارا مینگرند
نگاهم به دنبال توستــــ ...
ادامه...
پیوندها
جدیدترین یادداشتها
همه
آمار : 14923 بازدید
Powered by Blogsky
گـاهـی زیـادی دل‌نـازک مـی شـم، از هـر حـرف و اشـاره‌ای مـی‌رنـجـم، یــ ه شـوخـی مـعـمـولـی و پـیـش پـا افـتـاده مـیـشـ ه خـنـجـر تـوی قـلــبـم،آن قـدر مـعـمـولـی و پـیـش پا افـتـاده کـ ه حـتـی نـمـی‌تـونـم در بـرابـرش از خـودم دفـاع کـنـم،چـنـد دقـیـقـ ه بـعـد گـویـنـده فـرامـوش مـی‌کـنـ ه ُ مـن هـمـیـن جـور رنـجـیـده خـاطـر مـی‌مـونـم،مــی‌دونـم کـ ه قـصـد بـدی نـداشـتـ ه؛ امـا ایـن دونـسـتـن، رنـجـشـم را کـم نـمـی‌کـنـ ه، مـتـنـفـرام از وقـت‌هـایـی کـ ه ایـن‌جـور "دل‌نـازک امُ" هـیـچ چـیـز تـسـکـیـنـم نـمـی‌ده..
مریم
یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 22:57
بی خود نیست میگن حرف را تا گلو بالا بیار اگه دیدی خوبه بزن
تقصیر نداری امان از دست این مردم که چشم را می بندند و دهان باز میکنن
اوهوم
سلام
من اومدم وب زیبایی داری تبریک میگم
سلام
خوش اومدی
مرسی بشم
الهیییییییییییییی
ناز مینویسی گلم. نوشته هات تماما دلنشین اند.
مرسی طراوت عزیزززززززز
خیلی خوشحالم کردی که بهم سرزدی
وای وای وای ی ی ی ی ی
:
اینم از من
معمولا پشت هر شوخی، یه چیز جدی هست !
اینم از تو
موافقم
زیاد این مدلی شدم!! خیلی سخته!!
خیلیییییییی
سلام مریم جون
مرسی بابت لینک
منم لینکت کردم
سلام عزیزم
مرسی عزیزم.لطف کردی
سعی کن خیلی دل نازک نباشی چون خودت اذیت میشی البته بمند که دیگران هم خیلی رعایت نمیکنن
همه ی سعیمو میکنم
اما گاهی نمیشه واقعا
رنجیده خاطر می شوید جون واقعا حس فرد را نسبت به خود نمی دانید و کمی شک دارید
و کاهی حوصله ندارید
نه؟
با اینکه گاهی حس آدمارو نمیدونم و ناراحت میشم موافقم
اما حوصله نه 100%
سلام..قبلا هم یلاگت اومده بودم..
قشنگ مینویسی .. کوتاه مینویسی و منظورت رو در نوشته هات هرچند کوتاه میرسونی..
سعی کن واسه نوشته هات عنوان بنویسی بدون عنوان نزارشون
اینقدر رنجور بودن هم خوب نیست چون خودت اذیت میشی و کسی نمیتونه درکت کنه..و همچنین باعث میشه نتونی تصمیم های درستی تو زندگیت بگیری..البته شاید من هم دست کمی از تو نداشته باشم
موفق باشی
سلام میوسای عزیز
ممنون از لطفت
دارم سعیمو میکنم
رو خودم کار میکنم اما سخته برام،خیلی سخت
نکنه نیستی؟